من از زمان پیوستن به تایمز در سال 2003، چهار رئیس جمهور را پوشش داده ام. سال به سال (به جز در دوران ترامپ) به کاخ سفید می روم. اتاق ها تقریباً مشابه هستند. تشریفات بی عیب و نقص هم همینطور است. اما فرهنگ هر دولتی کاملا متفاوت است. فرهنگ را رئیس جمهور تعیین می کند.
عبارتی که در توصیف فرهنگ کاخ سفید بایدن به ذهن متبادر می شود، تصرف قدرت است. بایدن و تیمش آمریکا را به عنوان ابرقدرت تحت محاصره و رو به زوال نمی بینند. آنها با این فرض پیش می روند که آمریکا در موقعیتی قوی مثل همیشه برای رهبری جهان قرار دارد.
اعتماد به نفس شاد بایدن یک سرمایه ملی قدردانی نشده است. از آنجایی که قدرت آمریکا دست کم گرفته شده است، به ویژه پس از انتخاب دونالد ترامپ، مردی مانند بایدن، که تقریباً در تمام عمرش دست کم گرفته شده است، در موقعیت مناسبی قرار دارد تا به آمریکایی ها کمک کند تا اعتماد خود را به کشورشان و دولت آن دوباره به دست آورند.
درحال حاضر. بایدن با چندین باد مخالف مهم روبرو است – سیاسی، اقتصادی، خارجی و داخلی. من روش شناسی این دولت را در این چالش های مختلف به عنوان فشار افزایشی و پیشرفت ثابت توصیف می کنم.
سال گذشته مملو از نمونه هایی از این دست بود، زیرا بایدن چیزی کمتر از کمک به رام کردن جهان انجام نداد. او قانون اساسی را تصویب کرد و دموکرات ها را به یک انتخابات میان دوره ای موفقیت آمیز هدایت کرد. او یک ائتلاف جهانی را برای حمایت از اوکراین سازماندهی کرد و ولادیمیر پوتین را دوباره بر پا کرد. او مجموعه ای از اقدامات را برای عقب راندن هژمونی چین انجام داد، از جمله کنترل گسترده صادرات نیمه هادی ها.
قبل از این وقایع، به نظر می رسید که حرکت در هر یک از این موارد با مخالفان بایدن باشد. اکنون شتاب با بایدن و دوستانش است.
او امسال با همین افراط گرایان روبرو خواهد شد. اما آنها از جنبه های مهم ضعیف هستند. جمهوریخواهان از هم گسیخته مجلس نمایندگان تحت کنترل حیرت انگیزترین جناح خود هستند. پوتین همچنان در اوکراین شکست می خورد. شی جین پینگ درگیر بحران های متعددی است، از کووید تا کاهش جمعیت و اقتصاد. بایدن باید این دشمنان مجروح را مدیریت کند تا مطمئن شود که آنها افراطگرایانه تجاوز نمیکنند و کاری دیوانهوار برای برهم زدن جهان انجام نمیدهند.
دیوانگی جمهوری خواهان می تواند در طول بحران قریب الوقوع سقف بدهی خود را نشان دهد. جناحی از تروریست های مالی جمهوری خواه می تواند چنین خواسته های ظالمانه ای را مطرح کند که ایالات متحده نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. بایدن احتمالا باید با میچ مک کانل و چاک شومر در سنا کار کند تا به سازش قابل قبولی برای سقف بدهی برسد. سپس او باید گروهی از جمهوریخواهان آسیبپذیر و منطقی را که برخی در مناطقی که بایدن به دست آوردهاند، تحت فشار قرار دهد تا از حزب خود جدا شوند تا مصالحه از طریق مجلس پایینتر انجام شود.
دیوانگی پوتین می تواند به صورت دو برابر کردن ماجراجویی او در اوکراین یا حتی تهدید هنوز موجود از سلاح های هسته ای ظاهر شود. مشکل اصلی پوتین این است که او هیچ راه آسانی ندارد، جز عقب نشینی و تحقیر. او میتوانست برای پیروزی در جنگ به روش سنتی روسیه، با انداختن تودههای مردان به باتلاق تلاش کند. اما فرض کنید که این کار درست نمی شود. تنها چیزی که برای او باقی می ماند سلاح های هسته ای است. پس پوتین چه می کند؟
دیوانگی شی می تواند به صورت اقدامات تهاجمی تر در منطقه او و فراتر از آن، از جمله حمله به تایوان، آشکار شود. شی به افزایش میلیونها نفر به طبقه متوسط کمک کرده است، اما فرض کنید او نتواند انتظاراتی را که وضعیت طبقه متوسط ایجاد میکند برآورده کند؟ ناسیونالیسم اقتدارگرایانه او ایالات متحده را به ایجاد موانع تجاری و اعمال کنترل صادرات برانگیخته است. سطوح رو به رشد سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی را دیگر نمی توان فرض کرد. شی به محیط خصمانه ای که ایجاد کرده پاسخ می دهد؟
اکنون ایالات متحده، دموکراسی و لیبرالیسم پیروز شده اند و مشکلات استبداد داخلی و بین المللی آشکار شده است. اما بایدن باید یک سری سوزن بکشد تا مطمئن شود که افراط گرایان زخمی دنیا را با خود به زمین نخواهند برد.
به نظر نمی رسد استرس این وضعیت روی بایدن و تیمش سنگینی کند.
من روش شناسی این دولت را با این عبارت توصیف می کنم: فشار ثابت و افزایشی. زمانی که پوتین برای اولین بار به اوکراین حمله کرد، ایالات متحده از اعتراف به راه هایی که از طریق آن به مدافعان کمک نظامی می کرد، محتاط بود. اما به طور پیوسته فشار را افزایش داده و از ارائه موشکهای ضد هوایی استینگر اوکراین به ارائه سامانههای دفاع هوایی پاتریوت و خودروهای زرهی رزمی حرکت کرده است. اکنون، همکاران من گزارش می دهند، دولت بایدن در فکر کمک به اوکراینی ها برای جستجوی پناهگاه های روسیه در کریمه است.
به نظر نمی رسد دولت بایدن تلاش کند اقتصاد آمریکا و چین را جدا کند. اقتصاد چین سالم به نفع آمریکا به خاطر ثبات جهانی است. اما دولت بایدن به افزایش فشار بر تمایلات ملی گرایانه چین ادامه داده است و تلاش می کند تا توسعه چین را در مثلاً محاسبات، بیوتکنولوژی و تولید زیستی متوقف کند.
فشار بایدن بر جمهوری خواهان از همان الگوی افزایشی و ثابت پیروی می کند. بسیاری از پروژههای زیربنایی که توسط قوانین اخیر تأمین مالی شدهاند، اکنون در حال اجرا هستند. میتوانید منتظر دیدن رئیسجمهور در رویدادی بعد از رویداد باشید، مانند کاری که او با میچ مککانل در کاوینگتون، کیو برای جمعآوری بودجه جدید برای پل برنت اسپنس انجام داد.
هدف این است که به مردم آمریکا نشان دهیم که دولت کار می کند و بایدن خود شایسته انتخاب مجدد است. بایدن به دنبال افراط گرایی حزب جمهوری خواه باشد، اما امیدوار است که شایستگی خود را محور بحث انتخاباتی خود قرار دهد.
دولت بیل کلینتون برای همیشه با کلمه “مثلث سازی” همراه بود – حرکت فراتر از چپ و راست. کلمه ارتباط با بایدن باید «کالیبراسیون» باشد – این فشار زیاد اما نه خیلی زیاد. این یک تجارت دشوار است. ببینیم درست میشه یا نه