جای تعجب نیست که ورودی بزرگ او، که بیشتر برای یک رینگ بوکس مناسب بود تا زمین تنیس، شامل یک قطار پر زرق و برق بود که هنگام راه رفتن پشت سرش می چرخید، لوازم جانبی که موقعیت سلطنتی او را برجسته می کرد، موقعیتی که او به دست می آورد، مالک است و این نشان میدهد که تکامل او – قول او – چقدر طولانی بوده است، بسیار متفاوت از واندرکایند 17 ساله با سر موی مهرههای سفید. دختر پنج ساله او در حالی که نشسته بود و از مادرش عکس می گرفت، در حالی که با نتیجه 6-3، 6-3 پیروز شد، در حالی که در محاصره شخصیت های برجسته – بیل کلینتون و دکتر بود، از او الگوبرداری کرد. روث، لیندسی فون و اسپایک لی، مایک تایسون و مارتینا ناوراتیلووا – مناسب برای تاجگذاری.
اکنون سوپراستار، GOAT، نه یک بلکه دو مسابقه در پیش دارد – شروع بازی دوبل با خواهر ونوس، و رویارویی با شماره 2 جهان، آنت کونتاویت در روز چهارشنبه، که به گروه سرینا نیز پیوسته بود. برای او در بازی افتتاحیهاش و به خوبی درک میکند که با ویلیامز در آن سوی تور چه نوع نورافکنی خواهد داشت.
مسیر ویلیامز به جایی که بسیاری آن را آخرین نمایش او در صحنه بزرگ میدانستند، با زمان کمی در دادگاه همراه بود و تنها تعداد کمی از مسابقات در سال گذشته برگزار شد. بوکیز به او بازگشت به فلاشینگ میدوز را در سنین پیری 40 شانس وحشتناک داد، و جشن بعد از بازی برای حرفه او برنامه ریزی شد، چه برد چه باخت – که نشان می دهد کسانی که در پشت صحنه تورنمنت بودند، دومی را فرض کردند.
آیا قهرمان شش بار US Open عالی بود؟ خیر حرکت او به هیچ وجه به چیزی که قبلا بود نزدیک نیست، تقریباً کووینیچ هر زمانی که توانست توپ را پشت سر ویلیامز قرار دهد یک امتیاز را تضمین می کند. اما در طول حرفهای که تقریباً تمام امتیازات ممکن را در بر میگیرد، از 23 عنوان گرند اسلم (که 10 مورد بعد از 30 سالگی او به دست آمد) تا 14-0 خیرهکننده که او و خواهرش در فینالهای دونفره گرند اسلم با هم به ثبت رساندهاند – یک رکورد در هر رویدادی توسط کسی دست نخورده، انفرادی، مختلط، مردانه، زنانه — این را می دانیم: سرنا ویلیامز همیشه برای برنده شدن می آید و هر نقصی را در بازی خود ایجاد می کند که مفسران می خواهند تقریباً فراتر از اصل موضوع به آن اشاره کنند.
بنابراین، در حالی که بسیاری این را بهعنوان آخرین هور، آواز قو، خداحافظی او – واقعاً به خاطر آن شکاف دوتایی، آخرالزمان میدانستند – ویلیامز آن را بهعنوان چیزی متفاوت بازی کرد: شانس دیگری برای برنده شدن. با افزایش سرعت و قدرت او در ست اول، واضح بود که قهرمان برای مسابقه آمده است، و با هر پرتاب عالی به هوا، و هر سرویس قدرتمند – با حداکثر سرعت 115 مایل در ساعت – که توپ را به سمت پایین کوبید. واضح بود که بدون توجه به مونتاژی که با ورود او همراه بود، این آخرین جایگاه او در یک مسابقه انفرادی نبود.
در واقع، وقتی احساس میکرد که ممکن است خودش را در چالهای کند، این سرویس اغلب او را بیرون میآورد – تِس قدرتمند 115 مایل در ساعت، در مجموع نه، امتیازات شکست را ذخیره میکند و به او اجازه میدهد به جلو حرکت کند، هر کدام از آنها احساس تاریخیتر از قبل میکند. در ست دوم، او شروع به خوردن وعده دوم کووینیک برای ناهار کرد، و با برتری 3-2 که جمعیت را متقاعد کرد که او یک معجزه نیست – او سرنا بود.
امتیاز تطبیق سه گانه: انجام شد. احساسات سرازیر شد، همراه با یک رقص شاد. دست تکان دادن آیینی، و سپس چرخش پیروزی، که هر لباس کوکتل مشکی براق برای آن ساخته شده بود. مهم نیست بعدش چه میشود، این آواز قو نبود.
در غرفه ESPN، جان مک انرو، که خود اسطوره بازی مردان است، نشسته بود، که زمانی میراث ویلیامز در این ورزش را زیر سوال برد، و این حدس زد که اگر او در پیست مردانه بازی کند «در دنیا 700 نفر خواهد بود». او بعداً از عذرخواهی بابت این اظهارات خودداری کرد. البته، همانطور که او با ظرافت در مقاله ای که برای Vogue نوشت و بازنشستگی خود را اعلام کرد، اشاره کرد، لازم نیست بین ورزشکار نخبه بودن و والدین بودن یکی را انتخاب کنند.
با این حال، حتی برنده شدن در مسابقات آزاد استرالیا در هفته هشتم بارداری در سال 2017 ظاهراً برای خنثی کردن مقایسههایی که زنان موفق تحمل میکنند – در زمین و خارج از زمین کافی نبود. ویلیامز یک نیروی حیاتی در پشت تغییری است که در سال های اخیر در ورزش زنان پدید آمده است. او زمانی منتقدان لباسی را که پس از مادر شدن به دادگاه پوشیده بود با جزئیات آمبولی ریه که تقریباً پس از زایمان به زندگی خود پایان داد، ساکت کرد. او اکنون این موضوع را مطرح میکند که پس از یک حرفهای که در مجموع شش سال در رتبه اول قرار گرفت، میخواهد دخترش را خواهر بزرگتر کند و سایر علایقش، بهویژه سرمایهداری خطرپذیر را دنبال کند.
راستش چه کاری برای او، موفق ترین تنیسور تمام دوران باقی مانده است (و این یک استدلال نیست، بلکه یک پیش فرض است) در زمین بازی انجام دهد؟
خب، به نظر می رسد که او حداقل یک کار دیگر برای انجام دادن در پایان یک حرفه ای داشت که به قول خودش «فوق العاده» است: او باید مسابقه ای را می برد که قرار نبود برنده می شد، نه تنها یک بازی را به ما می داد. زمان بیشتری برای تماشای سرنا، اما یک بار دیگر برای تماشای آن سرنا. هیچ کس نباید تعجب کند که او، نه ما، نه رسانه ها، نه کتابداران، وقتی تمام شود دیکته کنند. و تمام نشده است — هنوز. مزیت ویلیامز، در واقع.