نقد «امیلی» دفاع و تعریف زندگی

“Emilie: La Marquise du Châtelet امشب از زندگی خود دفاع می کند” با تعویق مرگ شروع می شود. امیلی (امی میشل)، یک ریاضیدان و فیلسوف، از روزنه ای در زنجیره فضا-زمان عبور کرده و اکنون در دره ای عجیب بین زندگی و مرگ مانده است. به او زمان محدودی اختصاص داده شده است تا تعیین کند که میراث او به معنای “دوست داشتن” یا “دانستن” است.

کلمات “عشق” و “فلسفه” بر روی دیوار بالای صحنه حک شده اند و در طول این نمایشنامه، توسط لورن گاندرسون، امیلی به آن تخته گچی موقت باز می گردد تا کارهای زندگی خود را محاسبه کند. به‌عنوان یک وسیله نمایشی، برای زنی که ذهنش یک دستگاه حرکت دائمی بود، بیش از آن که تند و تیز باشد، بسیار ساده است.

شخصیت اصلی نمایشنامه بر اساس داستان واقعی دو شاتله است که در قرن هجدهم در فرانسه به دلیل ترجمه و تفسیر “اصول” نیوتن و برای رساله ای که در مورد ماهیت و انتشار آتش نوشته بود، مشهور است. چنین زن موفقی به سختی نیاز به دفاع دارد، اما تعریف یک زندگی موضوع دیگری است. این خلاصه واقعی برای «امیلی» است.

مارکیز در وضعیت برزخ خود متوجه می شود که نمی تواند در رویدادهای گذشته مداخله کند. هر نوع تماس فیزیکی بلافاصله باعث خاموشی می شود، گویی کسی یک Etch A Sketch کیهانی را تکان داده است. به عنوان یک راه حل، اریکا وتر نقش یک نسخه جوان تر از مارکیز را بازی می کند و نسخه ای تلسکوپ شده از زندگی او را به نمایش می گذارد. در جایی که مارکیز میشل توسط خلق و خوی آپولونی اداره می شود، وتر انگشت شست سنگینی را در مقیاس «عشق» قرار می دهد. “آیا حسودی می کنی که من مدارها را با مرد دیگری به اشتراک می گذارم؟” او ولتر، معشوق دو شاتله را در زندگی واقعی مسخره می کند.

تحت هدایت کتی گیل مک گوان، بسیاری از بازیگران نقش های متعددی را بازی می کنند که بر شباهت های بین شخصیت های خاص تأکید می کند. بانی بلک هم در نقش مادر مارکیز، زنی با فهم و درک، و هم در نقش مادام گرافینی مداخله گر، یک مهمان نه چندان خوشایند در املاک خانوادگی مارکیز، اجراهای جذابی ارائه می دهد.

برخلاف آن دو زن که با کرست بسته شده‌اند، امیلی یک لباس خواب ساده می‌پوشد که به او اجازه می‌دهد آزادانه از روی صندلی‌شلون خود به سمت میزش روی ست زیبای سارا وایت حرکت کند. ذهن او به همان اندازه از ارزیابی گوتفرید لایب نیتس به بحث در مورد «نیروی زنده» حرکت می کند، مفهومی علمی برای انرژی جنبشی که ابتدا توسط لایب نیتس ایجاد شد و بعداً توسط امیلی توضیح داده شد.

با وجود همه صحبت‌ها در مورد نیروهای زندگی، کمبود انرژی جنبشی بین مارکیز بزرگ و ولتر وجود دارد، که به یک کیبیت‌گر مزاحم با رشته‌ای از بیماری‌های مزمن تبدیل شده است. عمل اول نیز با نمایش به پایین کشیده می شود. “آیا گفتم متاهل هستم؟ ما در حال پرش به جلو هستیم.» «آیا گفتم بچه دارم؟ سه. موجودات جذاب،» مارکیز زیر لب زیر لب زمزمه می کند. برای زنی که با یک مهلت واقعی روبرو می شود، چنین غلبه بر زمان تلف می شود.

گاندرسون، که آثار دیگرش شامل نمایشنامه‌هایی درباره زنان پیشگام مانند ماری کوری است، بیش از ادای احترام به سوژه‌هایش انجام می‌دهد. زوایای پشیمانی در پرتره او از مارکیز وجود دارد که در نهایت احساس می کند که نتوانسته فرصت کافی برای دخترش فراهم کند. حتی وقتی چراغ ها کم می شود، او درگیر «عشق و سؤالات بسیار» است و نمی توان تشخیص داد که عشق از کجا خاتمه می یابد و دانستن از کجا شروع می شود.

Emilie: La Marquise du Châtelet امشب از زندگی خود دفاع می کند

تا 30 آوریل در فلی تئاتر، منهتن. theflea.org. مدت زمان: 2 ساعت.

این بررسی توسط Critical Minded پشتیبانی می‌شود، ابتکاری برای سرمایه‌گذاری بر روی کار منتقدان فرهنگی از پیشینه‌های تاریخی کم‌نمایش.


Mckenzie Elliott

عاشق عمومی قهوه. مزاحم خشمگینانه فروتن. Wannabe tv متعصب. حرفه ای موسیقی آزاد. بت نوجوان آینده.

تماس با ما