«روزها به دویدن ادامه دادم، بچههایم را محکم در آغوش گرفتم و از ترس گرفتار شدنم در هر زمانی. خانواده، دوستان و خانهام را ترک کردم تا در کشور دیگری امنیت پیدا کنم. من هنوز در حال دویدن هستم، اما اکنون از خاطراتی که هر روز مرا آزار می دهند و آینده مبهمی که در انتظار فرزندانم است.’
اینها کلماتی است که هر بار که با یک زن پناهنده مصاحبه می کنم می شنوم. دلایل درخواست پناهندگی متفاوت است، اما داستان پناهندگان متفاوت است، زیرا مسیرهای آنها به سمت امنیت شیب دار است. با این حال، همه آنها رنج میکشند و همین مقدار کمی امید را به اشتراک گذاشتهاند.
اگرچه اکنون چهار سال است که با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد برای ترویج آرمان پناهندگان کار می کنم، اما هنوز در شگفتم که چگونه جهان می تواند پس از هر فاجعه انسانی که منجر به آواره شدن مردم از خانه هایشان می شود، با آسودگی جلو برود.
وقتی برای اولین بار در سال 2019 به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در مصر پیوستم، از اظهار نظری در کانال های رسانه های اجتماعی ما مبنی بر عدم استقبال پناهندگان در جامعه ما شوکه شدم. من آنقدر که احساس فوریت کارزار برای انسانی کردن پناهندگان را احساس می کردم، تعجب نکردم، زیرا نمایش آنها در اخبار به ندرت فراتر از اعداد است.
اتوپیای استفاده از رسانه برای توسعه
ما اولین کمپین محلی خود را در سال 2020 با یک برنامه آشپزی آغاز کردیم که در آن افراد مشهور با پناهندگان آشپزی می کردند و به آنها فضایی برای گفتن داستان هایشان و بستری برای شنیده شدن می دادیم.
با کمال تعجب، ما بیش از 5.5 میلیون بازدید ارگانیک در حساب های رسانه های اجتماعی خود داشتیم، بسیار فراتر از آن چیزی که انتظار داشتیم. مهمتر از تعداد بازدید، بازخورد مثبتی بود که از جوامع پناهندگان و مردم دریافت کردیم.
من همچنین رسانه ها و وبلاگ نویسان مواد غذایی را درگیر کرده بودم تا دستور العمل های پناهندگان را امتحان کنند و درباره آنها پست بگذارند. سپس، ما شروع به دیدن مردم کردیم که دستور پخت غذاها را امتحان می کنند و با استفاده از هشتگ کمپین، بازخورد خود را در حساب رسانه اجتماعی ما ارائه می دهند.
پس از این کمپین، من باور داشتم که برای اولین بار در کارم موفق شدم و به پناهندگان فرصتی دادم تا بدرخشند و فرهنگ، استعدادها و انعطاف پذیری خود را به جای تمرکز بر آسیب پذیری ها و نیازهایشان به رخ بکشند.
سپس توپ شروع به چرخیدن کرد. از آن زمان، من بر روی مشارکت بیش از 30 اینفلوئنسر، سازنده محتوا، و افراد مشهور مشهور در جهان عرب در کمپینهای نوآورانه با پناهندگان در قلب آنها کار کردهام و یک نمایندگی رسانهای آبرومند از آنها.
اخیراً، من روی یک آهنگ آکاپلا برای روز جهانی زن کار کردم و هشت زن پناهنده از چهار ملیت مختلف را با یک گروه موسیقی مصری آکاپلا و یاسمینا العبد، ستاره مصری-آمریکایی در حال ظهور، درگیر کردم. این آهنگ از متن چهار آهنگ از سوریه، سودان، یمن و مصر ساخته شده است.
این کار خارق العاده ای است، اما واقعیت روزانه ای که ما در آن زندگی می کنیم جنگ در اوکراین، زلزله در سوریه، درگیری بی رحمانه در سودان و موارد دیگر است.
آموخته ام که در مواقع بحران، تمرکز اغلب از جنبه انسانی دور می شود. آنچه در حال حاضر مهم است این است که چگونه کشورهای میزبان تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، چگونه می توان شدیدترین نیازهای جمعیت آواره را برآورده کرد، و چگونه می توان بودجه مورد نیاز برای دستیابی به این هدف را به دست آورد.
حفاظت برای افراد آواره بسیار مهم است در حالی که بودجه کافی برای رفع نیازهای آنها وجود ندارد. ما به عنوان دست اندرکاران رسانه، تمام تلاش خود را برای مبارزه با اطلاعات نادرست و اطلاعات نادرست انجام می دهیم و جزئیات و نمونه های واقعی را در اختیار عموم قرار می دهیم تا آنها واقعیت را ببینند و کمک کنند.
آیا داستان های آنها واقعاً می تواند تفاوتی در آن زمان های شدید ایجاد کند؟ آیا درگیر شدن در عبارات خلاقانه مانند یک آهنگ زیبا که فرهنگ آنها را تجسم می دهد کمکی در مواقع اضطراری می کند؟ متأسفانه، پاسخ اغلب منفی است.
گلهایی که در صحرا می شکفند
من در دانشگاه مطالعه کرده بودم که چگونه از رویکرد مردم محور در کمپین های رسانه ای استفاده کنم، اما هرگز به من آموزش داده نشد که چگونه یک دوربین و یک میکروفون می توانند به درگیری های مسلحانه، جنگ ها و آوارگی پایان دهند.
هیچ کس به من توضیح نداد که امیدهای ما برای تغییر اجتماعی محدود به در دسترس بودن منابع مالی و تمایل افراد صاحب قدرت است و کار ما فقط به خاطر اینکه طرفی را در مقابل طرف دیگر قرار نمی دهیم مورد انتقاد قرار خواهد گرفت.
یکی از مقاومترین پناهندگانی که ملاقات کردم، که پس از درخواست پناهندگی، لیسانس حقوق خود را در مصر به پایان رساند و اکنون مهد کودک خود را اداره میکند، به من گفت: «مامان، در آن زمان، به من گفت هیچ چیز زیباتر از یک گل وجود ندارد. در صحرا شکوفا می شود و اگر یک بار به موفقیت برسید همه چیز تغییر خواهد کرد.
اگرچه میدانم شرایط اضطراری و بحرانهای جاری به این زودی متوقف نمیشوند، اما از پناهندگان آموختهام که گلها میتوانند در بیابان شکوفا شوند. نقش ما این است که این سفر باورنکردنی را مستند کنیم و نشان دهیم که چگونه پناهندگان بر تراژدی آوارگی غلبه می کنند. این تنها سلاحی است که میتوانیم برای شکست دادن کلیشهها، بیگانههراسی و نژادپرستی استفاده کنیم، تلاشی که در حال حاضر به خودی خود ارزشمند است.»
درباره نحوه کمک سازمان ملل به پناهندگان در مصر در اینجا بیشتر بدانید.