سندلر در «معمای قتل» و دنباله جدید «معمای قتل 2» که از نتفلیکس پخش میشود، نقش نیک اسپیتز، کارآگاه پلیس نیویورک را بازی میکند که مشتاق ترفیع (بیشتر به این نکته، افزایش حقوق است). در فیلم اول، نیک و همسرش آدری (جنیفر آنیستون)، پانزدهمین سالگرد خود را با یک سفر طولانی مدت در اروپا جشن می گیرند. در هواپیما، نیک آدری را در حال گپ زدن با چارلز (لوک ایوانز)، یک میلیاردر شجاع، می بیند که به سختی می تواند حسادت خود را مهار کند.
نیک به آدری می گوید: “می دانم که دوک نیستم.”
آدری او را تصحیح می کند: “او یک ویسکونت است.”
نیک پاسخ می دهد: «من حتی نمی دانم این چیست.
این مبادله نمونهای از شوخیهای زوجین است که در فیلمها از لطیف تا تند تا محافظ، گاهی در گستره یک خط متغیر است. سندلر با تعادلی ظریف از شفقت و دوری، نقش شوهر فداکار اما سرکش را بازی میکند، و در چنین لحظاتی، صراحتی زخمی از میان میآید که بهطور عجیبی تأثیرگذار است. در حالی که در حسادت نیک به رقیب ثروتمند و خوش تیپ خود طنزی وجود دارد، سندلر آن را با احساس تهدیدی از نفس و غرور شوهردار می پوشاند. شما این حس واقعی را دریافت می کنید که نیک آدری را دوست دارد، و تصوری به همان اندازه واضح از اینکه چگونه 15 سال روال زن و شوهری، شراکت آنها را تثبیت کرده است.
“Murder Mystery 2” از جایی که اولین فیلم متوقف شد، شروع می شود، نیک و آدری موفقیت خود را در حل جرم و جنایت به حرفه ای به عنوان کفش های آدامس حرفه ای تبدیل کردند. مانند نسخه اصلی، این دنباله نیز به این دلیل کار میکند که در ریتمهای دنیوی یک ازدواج طولانیمدت استوار است. و دوباره، سندلر یک اخم داگ را به نمایش میگذارد، تقریباً یک هوای مالیخولیایی، در اجرایی که با رئالیسم کمیک همراه است. هنگامی که او باید باج را برای تبادل گروگان حمل کند، وزن کیف را غرغر می کند (سپس به اندازه دستانش حالت تدافعی به خود می گیرد). لحظاتی پس از قتل، او با همسرش در مورد وعده های مناسب میان وعده قبل از خواب بحث می کند. این مردی است که نگرانیهای عمیقتری نسبت به معمایی دارد که ظاهراً در حال حل آن است. سندلر، با کاریزمای مبهم، این نگرانی ها را محسوس می کند.
حتی گسترده ترین کمدی های اخیر سندلر نیز از این بلوغ بهره می برند. «Hubie Halloween» (2020، در نتفلیکس)، یک تقلید مسخره آمیز ترسناک بسیار به سبک تولیدات قدیمی شاد مدیسون، با بازی سندلر در نقش هوبی دوبوا، یک ساده لوح خوش ذوق که یادآور شخصیت هایی است که در «نیکی کوچولو» و پسر آبی.” (همانطور که در آن فیلمها، سندلر کاملاً با صدایی جیغ و ساینده صحبت میکند.) تفاوت این است که «هوبی» به شیرینی نهفته سندلر متمایل میشود و با یک لمس صمیمانه – شاید حتی احساساتی – با طنز کمهوشآلودش تعادل برقرار میکند. همیشه یک جدیت عمیق در کار او وجود داشته است: پایان فرانک کاپرا را در داستان مسخره (و کم قدردانی شده) او «کلیک» (2006) در نظر بگیرید. اخیراً در کنار خستگی، آن گرما به منصه ظهور رسیده است.